ایران که توانسته از گردنههای تحریمهای متعدد غرب عبور کند، اکنون حاضر نیست بر سر این امتیازات، مذاکره کند و غرب نیز با رسیدن به این نتیجه که تحریمها سد راه پیشرفت دانشمندان جوان ایرانی نشده، تعامل و گفتوگو در دایره عقلانیت را جایگزین تهدیدات خود کرده است. با این حال، غربیهابهخوبی میدانند ایران وارد نقطه بدون بازگشت شده و گردونههای سانتریفیوژ ایران و غنیسازی 20 درصد متوقف نخواهد شد، از همین رو درصدد هستند تا روند توسعه انرژی اتمی را در سطح کنونی متوقف سازند. با وجود این که در مذاکرات بغداد زمزمههایی مبنی بر توقف صفر درصدی غنیسازی به گوش رسید ولی مقامات ایرانی همواره تاکیدشان این بوده که نسبت به حقوق مسلم ملت ایران کوتاه نخواهند آمد.
1 - تعلیق در سعدآباد
انتشار اطلاعاتی از فعالیتهای هستهای ایران در تاسیسات غنیسازی نطنز و آبسنگین اراک سبب اتخاذ مواضع سختگیرانهای از سوی غرب در قبال ایران شد. افزایش دامنه این فشارها، ضرورت اعتمادسازی و نیز وجود احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران پس از اشغال افغانستان و عراق سبب شد تا دولت وقت حاضر به پذیرش چند توافقنامه شود که بهتدریج تمامی فعالیتها و مطالعات مرتبط با دانش اتمی در ایران را به حالت تعلیق در میآورد. توافقنامه سعدآباد نخستین گام ایران به سوی پذیرش تعلیق بود. این توافقنامه در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ به امضا رسید و به موجب آن از تاسیسات اتمی ایران بازرسیهای گستردهای به عمل آمد و فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم نیز در ایران متوقف شد. در این مذاکرات ریاست هیأت ایرانی را حسن روحانی و کمال خرازی برعهده داشتند. ریاست هیأت اروپایی را هم دومینیک دو ویلپن، جک استراو و یوشکا فیشر وزیران خارجه سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان برعهده داشتند.
2 - توافقنامه بروکسل
4 ماه بعد، توافقنامه بروکسل بهعنوان گام بعدی در این مسیر به امضا رسید. براساس این توافقنامه ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنیسازی را متوقف کند و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز به حالت تعلیق درآورد.
3 - توافقنامه پاریس
پس از توافقنامه بروکسل نیز توافقنامه پاریس بهعنوان آخرین پرده از تعلیق فعالیتهای هستهای کشورمان بین ایران و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضا رسید و به موجب آن ایران بهعنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی و نه بهعنوان یک تعهد قانونی ، پذیرفت که تمامی فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفراوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند.
4 - پایان تعلیق غنی سازی
در ژوئیه سال 2005 نامه محرمانهای از سوی سه وزیر خارجه کشورهای اتحادیه اروپا به ایران فرستاده شد. محتوای این نامه چند ماه بعد از سوی رئیس کمیسیون روابط خارجی مجلس طی مصاحبهای علنی شد. در این نامه سه کشور اروپایی امری را که بهطور شفاهی در مذاکراتشان اظهار کرده بودند بهصورت روشن و کتبی تکرار کردند. خواست کشورهای اروپایی این بود که ایران به جای تعلیق غنیسازی، برای همیشه این برنامه را کنار بگذارد. این نامه در اواخر دوره ریاستجمهوری خاتمی بهدست ایران رسید و عکسالعمل ایران هم تصمیم به شروع مجدد فعالیت مجتمع فراوری اصفهان بود.
5 - فک پلمپ در دولت نهم
در سال اول فعالیت دولت نهم، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد تعلیق داوطلبانه غنیسازی به پایان رسیده است و با فک پلمب، فعالیتهای UCF اصفهان را تحت نظارت آژانس ادامه میدهد. همچنین ایران در ژانویه ۲۰۰۶ در حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای تاسیسات مجتمع تحقیقاتی هستهای نطنز را نیز فک پلمب کرد.
6 - سکانداری تیم جدید هسته ای
غربیها که 2روز قبل از انتخابات ریاستجمهوری نهم، متوجه راهاندازی UCF اصفهان شده بودند، از این موضوع، دستاویزی برای فشار روز افزون به دولت ساختند. اینچنین بود که تیم مذاکرهکننده هستهای عوض شد و علیلاریجانی، رئیس مجلس فعلی، بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی، سکان گفتوگو با غربیها را به دست گرفت.
7 - پایبندی ایران به درخواست ها
بهار 85 در حالی آغاز شد که شورای امنیت در نخستین روزهای این سال با صدور بیانیهای از البرادعی خواست ظرف 30روز گزارشی درباره پایبندی ایران به درخواستهای شورای حکام به اعضای این شورا و شورای امنیت ارائه کند.
8 - بسته پیشنهادی
ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سرآغاز فعالیت 5عضو دائم این شورا به همراه آلمان موسوم به گروه 1+5 شد که از مجموع جلسات متعدد آنها در پاریس، لندن و وین سرانجام مجموعهای از مشوقها را که به «بسته پیشنهادی» شهرت یافت در 16 خرداد 85 در اختیار ایران قرار دادند؛ بستهای که در آن، این شش کشور در ازای تاکید بر حق ایران در توسعه انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز و حمایت ازساخت رآکتورهای آب سبک در ایران از طریق پروژههای مشترک بینالمللی و نیز دادن تضمینهای الزامآور حقوقی چندلایه سوخت به ایران، براساس مشارکت بهعنوان یک شریک در یک تاسیسات بینالمللی در روسیه خواستار از سرگیری اجرای پروتکل الحاقی و تعلیق همه فعالیتهای مرتبط با غنیسازی شدند. هر چند در این طرح همانند طرح 5 آگوست 2005 به صراحت از توقف چرخه سوخت هستهای داخلی صحبتی به میان نیامد اما اشاره به بحث تضمینهای سوختی حاکی از این بود که ایران باید این برنامه را کنار بگذارد.
9 - تصویب قطعنامه
با اینکه پس از ارائه بسته 6 ژوئن 2006 هیچ ضربالاجلی برای ارائه پاسخ تهران به آن تعیین نشده بود، جمهوری اسلامی ایران با تعیین کمیتههای کارشناسی بهمنظور بررسی این بسته اعلام کرد که ظرف مدت 45 روز یعنی تا 31 مرداد 85 به این بسته پاسخ خواهد داد. اما بهدلیل فشارهای اعضای گروه 1+5 مبنی بر پاسخ فوری تهران به مجموعه مشوقها بود که تیرماه، علی لاریجانی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی در راس هیاتی بلندپایه برای انجام مذاکرات مقدماتی بهمنظور ارائه پاسخ به بسته پیشنهادی، عازم بروکسل شد و پس از دیدار با هیات 5 کشور (به غیراز آمریکا) به ریاست خاویر سولانا، مسئول وقت کمیته سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اعلام کرد که ایران پاسخ مقدماتی خود به بسته را ظرف یک هفته آینده ارائه خواهد کرد. هیأتهای طرفین مجددا در 20 تیرماه 85 برابر با 11 جولای 2006 در بروکسل گردهم آمدند. هر چند از این مذاکرات نتیجهای برای دو طرف عاید نشد ولی ایران در خلال این گفتوگوها مجتمع آب سنگین اراک را به بهرهبرداری رساند. این کار، آنها را به تصویب قطعنامه 1696 شورای امنیت برای توقف فعالیتهای هستهای کشاند.
10 - پایان رسمی مذاکرات
18شهریور 85 ، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی برای دیدار با سولانا راهی وین شد و بهمدت 7ساعت در کاخ صدراعظمی اتریش (دفتر کار ولفگانگ شوسل) به گفتوگو نشست. آنها توافق کردند که دیدارهایشان یک هفته بعد در وین ادامه پیدا کند اما 22شهریور خبر لغو ناگهانی دیدارشان اعلام شد و اگرچه هر دوطرف بهصورت جداگانه از دیدار و مذاکرات بعدیشان در نیویورک خبر دادند اما این گفتوگوها بهرغم آنکه هر دوطرف مذاکرهکننده آن را مثبت و سازنده توصیف میکردند مهرماه 85 متوقف شد و سرانجام وزرای خارجه اتحادیه اروپایی در بیانیهای از پایان رسمی مذاکراتشان با ایران خبر دادند و اعلام کردند که اتحادیه اروپایی گزینهای جز بررسی موضوع ایران در شورای امنیت ندارد که این موضوع زمینهساز صدور قطعنامههای تحریم علیه ایران شد. از اینرو اعضای گروه 1+5 بهدلیل آنچه آن را بیتوجهی ایران به خواستههای شورای امنیت عنوان کردند، 2 دی 85 (23دسامبر 2006) قطعنامه 1737 را که دومین قطعنامه شورای امنیت و نخستین قطعنامه تحریم شورای امنیت بود تصویب کردند.
این چنین شد که علی لاریجانی عازم «برن» پایتخت سوئیس شد. مقصد بعدی دبیر شورایعالی امنیت ملی، مونیخ بود. به این ترتیب حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ به محل گفتوگوهای مجدد او با خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپایی تبدیل شد. پس از آن نیز وی با البرادعی در وین و رومانو پرودی در ایتالیا به گفتوگو پرداخت. با این حال چند روز قبل از گزارش آژانس، البرادعی در گزارشی فنی از قطع 10 پروژه همکاری با ایران از میان 55 پروژه خبر داد.
با وجود این، اعضای گروه 1+5 که منافع خود را در خطر میدیدند یک بار دیگر در لندن گرد هم آمدند تا همچون زمان قبل از تصویب قطعنامه 1737 برای اعمال مرحله دوم تحریمها در قبال تهران به نتیجه برسند که نتیجه این دیدار تصویب قطعنامه 1747 شورای امنیت علیه فعالیتهای هستهای ایران در 4 فروردینماه 86 (23 فوریه 2007) بود.
11 - دور جدید دیپلماسی بسته ای
سعید جلیلی که پس از لاریجانی بر صندلی مذاکره ایران نشسته بود، با خاویر سولانا به گفتوگو پرداخت که پس از مذاکرات مفصل و طولانی این دومقام مسئول در آذر 86 در لندن و ناامیدکننده توصیف شدن آن از سوی سولانا متوقف شده بود؛ موضوعی که دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان در واکنش به آن گفت: اینکه ما از حقوق ملت ایران دفاع میکنیم و این موضوع موجب ناامیدی دیگران میشود، تقصیر ما نیست.
12 - ورود به مرحله صنعتی شدن
این چنین بود که از ورود ایران به مرحله صنعتی شدن چندی سپری شد و در تلاش برای راهاندازی 3هزار سانتریفیوژ در سال 86 محمود احمدینژاد در دومین سالروز ملی فناوری هستهای از آغاز مرحله نصب 6هزار سانتریفیوژ جدید در تاسیسات غنیسازی نطنز خبر داد. بعد از این مرحله، دیپلماسی بستهای میان غرب و ایران آغاز شد. بستههای پیشنهادی یکی پس از دیگری مبادله، تعلیق، تبصرهدار و رد شدند.
13 - دو دستاورد جدید هسته ای
در مراسم سومین سالروز برگزاری روز ملی فناوری هستهای، احمدینژاد از دو دستاورد مهم در صنعت هستهای کشور خبر داد؛ دستاورد اول، بستهبندی سوخت و آماده کردن آن برای قرارگرفتن در رآکتورها و تولید نیرو بود و دستاورد دوم، آزمایش 2 نوع سانتریفیوژ جدید با ظرفیت چند برابر. در همان روز اعلام شد پژوهشگران سازمان انرژی اتمی توانستهاند به تولید ماشینهایی بپردازند که SWU آنها به 5 تا 6 میرسد. به گفته احمدینژاد، مرحله چهارم دستاوردهای هستهای کشور در زمینه تولیدات آلیاژی نوین یا زیرکونیوم در مجتمع ZPP بود. علاوه براین، وی در ارتباط با کارخانه تولید قرص، میله و مجتمع سوخت FMP نیز گفت که آخرین و حساسترین حلقه مربوط به چرخه تولید سوخت هستهای برعهده این کارخانه قرار گرفته است.
14 - غنی سازی 20 درصد
نتیجه این تحولات آن شد که اول اکتبر همان سال، مذاکرات هستهای جلیلی و سولانا ازسرگرفته شود و نمایندگان سیاسی 6کشور ازجمله نیکلاس برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا نیز سولانا را در این مذاکرات همراهی میکردند؛ مذاکرهای که مهمترین محور آن موضوعات مطرحشده در بسته پیشنهادی ایران بود. در این نشست همچنین بحث خرید یا مبادله اورانیوم 3/5درصدی ایران با سوخت هستهای برای رآکتور تحقیقاتی تهران مطرح شد؛ موضوعی که زمینهساز برگزاری نشست 19 اکتبر ایران با سهکشور داوطلب تامین سوخت این رآکتور تحقیقاتی یعنی فرانسه، آمریکا و روسیه شد. این سهکشور در پایان نشست ضمن حمایت از پیشنویس پیشنهادی آژانس خواستار پاسخ مثبت ایران به آن شدند اما چون یکی از مفاد مندرج در این پیشنویس خروج یکجای اورانیوم 3/5 درصدی ایران و سپس ارسال سوخت هستهای به ایران بود. ولی این مذاکرات و گفتوگوها مانع ایران برای دستیابی به حق مسلمش نبود. از اینرو احمدینژاد در 19بهمن سال 88 دستور شروع غنیسازی 20درصد را به رئیس سازمان انرژی اتمی صادر و 3روز بعد از آن با حضور ناظران آژانس، ایران غنیسازی با درجه غنای 20درصد را در تاسیسات نطنز آغاز کرد.